loading...
یاران صاحب زمان
یاسر بازدید : 49 پنجشنبه 27 اسفند 1394 نظرات (0)

 

 

» در مورد ظهور امام زمان(عج)، که همه انسانهاي کافر کشته خواهند شد و فقط آياهمان ياران واقعي ايشان باقي مي مانند وکسان ديگري که ايمان دارند ولي از نظر ايماني بسيار خوب نمي باشند باقي نمي مانند؟


 

» در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور، برخي افراط مي کنند و از امام زمان و يارانش چهره اي خشن ارائه مي دهند و در مقابل، برخي تفريط مي کنند و مي گويند امام از طريق ولايت و تصرف تکويني و اعجاز همه را مطيع مي کند. لکن حق مطلب اين است که سياست امام (عج) همان سياست پيامبر اکرم(ص) است.


       گاهي مقتضاي عدالت و گستردن آن بر جامعه، اين است که دشمنان سر سخت و لجوج را که هرگز و به هيچ وجه با حکومت حضرت کنار نمي آيند و زير بار عدالت نمي روند از سر راه بردارد. يقينا قبل از ظهور و مقارن با آن، ستمگران خون ريزي بر جهان حاکمند که از هيچ جنايتي فرو گذار نمي کنند در چنين وضعيتي در برابر امامي که براي برپائي عدل و داد قيام مي کند، بي ترديد گروه هاي معاندي که دستشان به خون بشريت آلوده شده است و حق مردم را غصب کرده اند و يا پست و مقامشان به خطر افتاده، در مقابل حرکت و نهضت اصلاح گرايانه امام ايستادگي مي کنند و تن به عدالت نخواهند داد، اينان کساني هستند که کشته خواهند شد. اما کساني که چنين نيستند هرچند مسلمان هم نباشند، کشته نخواهند شد.


      بر اساس روايات، امام زمان (عج) نسبت به اهل کتاب (يهود و نصارا) نيز سياست نرمش و مدارا را در پيش خواهد گرفت. در ابتداي امر، اهل کتاب با پرداخت جزيه در حکومت حضرت به صورت مسالمت آميز زندگي مي کنند اما بعد از اتمام حجت و بر طرف شدن موانعي که بر سر راه هدايت و ايمان افراد وجود دارد و تشکيل مدينه فاضله و زمينه بسيار مناسبي که در جهت رشد و شکوفائي ايمان و فطرت الهي انسان ها مهيا مي شود در چنين شرايطي عده بسيار زيادي از کفار و مشرکين واهل کتاب ايمان مي آورند و ديگر کسي کافر و گمراه و مشرک باقي نمي ماند مگر افراد لجوج که در عين تمام شدن حجت، کفر مي ورزند. اين افراد عنود و لجوج محکوم به قتل و فنا هستند.


      بنابراين خلاصه سخن اينکه: در بدو ظهور جز افراد عنود و ظالمي که در برابر عدالت حضرت مي ايستند، کشته نخواهند شد حتي از کفار، اما در دوران شکوفائي علم و ايمان و مدينه فاضله و عدل مهدوي، ديگر بهانه اي براي کفر و نپذيرفتن اسلام باقي نمي ماند و در آن دوره کساني که از سر عناد کفر مي ورزند کشته خواهند شد.


 

 

 

 

یاسر بازدید : 46 سه شنبه 08 دی 1394 نظرات (0)

 



در عصرى كه ظلمت و تاريكى جهان را فراگرفته بود و علم و معرفت جاى خود را به جهل و نادانى سپرده بود و اثرى از حيات انسانى به چشم نمى‏خورد، در تاريك‏ترين نقطه زمين و در ميان جاهل‏ترين انسان‏ها، فردى چشم به جهان گشود كه عالَم را به نور وجود خويش روشن ساخت
در شبه جزيره عربستان و در شهر مكّه، نيمه شب هفدهم ربيع الاوّل عام الفيل، همان سال كه سپاهيان ابرهه براى نابودى كعبه به مكّه آمدند و بوسيله ابابيل الهى به هلاكت رسيدند، هنگامى كه اهالى شهر در خواب بودند، زنى به نام آمنه بيدار بود و در انتظار تولّد فرزند خويش به سر مى‏بُرد ناگهان چهار زن بلند قامت، در حالى كه بوى مشك و عنبر از آنان به مشام مى‏رسيد و ظرف‏هاى بلورين به دستشان بود بر آمنه وارد شدند و به او گفتند از اين نوشيدنى بنوش هنگامى كه آن را نوشيد نورى از چهره‏اش ساطع شد زنان به او گفتند بشارت باد بر تو به آقاى اوّلين و آخرين، محمّد مصطفىص؛ ناراحت مباش كه ما براى خدمت به تو آمده‏ايم در اين هنگام آمنه به خواب رفت و فرزند، تولّد يافت آمنه بيدار شد و صحنه عجيبى را مشاهده كرد نوزادش پيشانى خود را بر زمين گذاشته است و انگشت اشاره به سوى آسمان گرفته، مى‏گويد لا اله الاّ اللّه در اين حال آمنه ندايى آسمانى شنيد كه بهترين مردم را زاييدى، نام او را محمّد بگذار و صدايى ديگر به گوشش رسيد؛ »جاءَ الحَقُّ وَزَهَقَ الباطِلُ إِنَّ الباطِلَ كانَ زَهُوقاً«

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمائید

یاسر بازدید : 56 سه شنبه 24 آذر 1394 نظرات (0)
نقل شده است که در زمان حضرت موسی(ع) :

جوانی بسیار مغرور و از خود راضی بود که همواره مادرش را رنج می داد.


بی مهری او به مادر به جایی رسید که ؛

روزی مادرش را که بر اثر پیری و ضعف که توان راه رفتن نداشت به کول گرفت و بالای کوه برد و در آنجا گذاشت تا
طعمه ی درندگانشود.


هنگامی که مادر را آنجا گذاشت و از بالای کوه پایین آمد تا به خانه باز گردد، مادرش به این فکر افتاد که مبادا پسرم از پرتگاه بیفتد و زخمی شود؛ یا طعمه ی درندگان گردد.


برای پسرش چنین دعا کرد!:

خدایا!
پسرم را از طعمه ی درندگان و گزند حوادث حفظ کن، تا به سلامت به خانه اش باز گردد!!


از سوی خداوند به موسی(ع) خطاب شد:

ای موسی به آن کوه برو و
مهر مادری را ببین،موسی(ع) به آنجا رفت، و وقتی که مهر مادری را دریافت، احساساتش به جوش وخروش آمد که به راستی مادر چقدر مهربان است


خداوند به او وحی کرد:ای موسی، من به بندگانم مهربان تر از مادرم!!!

نتیجه گیری: احساس و عاطفه بر مادران غلبه دارد وحاضر نیستند فرزند خود را به سختی بیاندازند،اما مهربانی خداوند همراه با حکمت و مصلحت اندیشی برای افراد است برای همین،خداوند انسان ها را در سختی های دنیا قرار می دهد تا در این میان پخته شوند و رشد یابند،اگر انسان ها در مشکلات صبوری در پیش گیرند و درآن شرایط درست رفتار کنند،آنگاه است که موفقیت از آنِ آنهاست
یاسر بازدید : 43 سه شنبه 24 شهریور 1394 نظرات (0)

 

 

عید وصل دو لاله ی زیبا شد 
عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان
چون پیمبر،یا  علی(ع)، یا زهرا(س) شد

سالروز این ازدواج نورانی مبارک ..

 

بر همه عالم، تهنیت بادا
جشن پیوند، حیدر و زهرا 
جشن پیوند دونور داور است
جشن وصل دو گل پیغمبر است

 

 

آسمان میخواند امشب قدسیان دف میزنند
حوریان کِل می کشند و خاکیان کف می زنند
شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟
تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی
آمدی آیینه ی انسیه ی حورا شدی
امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا!
شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا!

«سالروز ازدواج امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) مبارک»

 

******************************************

قدّ و بالاي علي از چشم زهرا ديدني‌ست
واي‌! وقتي مي‌رسد دريا به دريا ديدني‌ست

ماه در امواج دریا ديدني تر مي‌شود
قدر زهرا با علي فهميدني تر مي‌شود

*******************************************************

خانه گِلی و گُل های یاس

فاطمه زهرا علیهاالسلام و همسر بزرگوارش، زندگی را در خانه ای گِلی آغاز کردند، اما زیباترین گل های یاس در همان خانه پرورش یافتند. حضرت امام خمینی رحمه الله با اشاره به این مطلب می فرماید: «یک کوخ چهار ـ پنج نفری در صدر اسلام داشته ایم و آن، کوخ فاطمه زهرا است. برکات این کوخ چند نفری آن قدر زیاد است که عالم را از نورانیت پر کرده است. کوخ نشینان این کوخ محقر، در مراتب معنوی آن قدر بالا بودند که دست ملکوتی ها هم به آنها نمی رسد. جنبه های تربیتی این کوخ، آن قدر والا بوده است که همه برکات در بلاد مسلمین، خصوصا در مثل بلاد ما، همه از برکات آنهاست»

 

یاسر بازدید : 41 سه شنبه 06 مرداد 1394 نظرات (0)
غیرت حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السلام[83]

امّا غیرت اباالفضل علیه السلام به حدّی بود که نمی توانست ناملایمات را تحمّل نماید، در هنگام مسافرت به فرمان امام حسین علیه السلام ، آن بزرگوار مراقب سوار کردن و پیاده کردن بانوان بود، در آن محیطی که عبّاس علیه السلام به این وظیفه مشغول بود، کسی جرأت نمی کرد نزدیک اباالفضل علیه السلام برود، و او بود که به همه افراد قافله که از دویست و پنجاه نفر کمتر و از دو هزار و پانصد نفر بیشتر نبوده اند، رسیدگی می فرمود، یک مجموعه منسجم و قوی در رکاب حضرت ابی عبداللّه علیه السلام ملتزم بود که برای احدی این امکان نبوده و با آنکه به کشته شدن و اسارت علم داشتند، مانند کسانی که در آغوش موفقیت و روی نقطه مطلوبی که سالها برای وصول به آن می کوشیدند، پیش می رفتند و عبّاس علیه السلام سپهسالار و فرمانده و وزیر مخصوص حسین علیه السلام بوده، تمامی احکام بوسیله او ابلاغ می شد، کلّیه اوامر امام بدست اباالفضل علیه السلام اجرا می گردید، پسر پیغمبر آخرالزمان صلی الله علیه و آله با آن محبّتی که پیغمبر و علی و فاطمه علیهم السلام به او داشتند و تمامی مسلمین را به آن محبّت و دوستی موظّف نموده بودند، اینک با یک قافله بزرگی از مکه رهسپار عراق است، باید گفت در حقیقت عبّاس علیه السلام برای حسین علیه السلام به منزله علی علیه السلام برای پیغمبر صلی الله علیه و آله بود و هیچ نیرویی غیر از عبّاس علیه السلام ، روح مدیریت و شهامت و صلابت و شجاعت و غیرت او را نداشت که این قافله را اداره کند و به سر منزل مقصود برساند، با این غیرت وارد شریعه شد و آب نخورد و برگشت، تا عبّاس علیه السلام بود، لشگر بنی امیه جرأت توجه

[84]

به خیمه ها را نداشت، به قدری عبّاس علیه السلام در سپاه دشمن ایجاد ترس و رعب کرده بود که همیشه به یکدیگر از غضب عبّاس علیه السلام توصیه می کردند، این بود که بعد از کشته شدن عبّاس علیه السلام ترس از دلهای اعراب برداشته شد و جسورانه مرتکب فجایعی شدند و به طرف خیام حمله کردند، تا آن روز را به ننگ ابدی برای خود یادگار سرمدی گذاشتند و ابواب لعن و طعن را برای همیشه بر روی خود باز نمودند.(38)

در میان ائمه هدی علیهم السلام و راهبران طریقه نبوّت و ولایت، هیچ کسی به قدر حضرت ابی عبداللّه علیه السلام در درجه اول و پس از آن حضرت ابوالفضل علیه السلام در دنیا ثروت ندارد، معروف است که حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام دارای ثروت بسیاری است، ولی این نظر مربوط به افراد بی اطلاع نسبت به دستگاه باعظمت حسین علیه السلام است، باید حضرت رضا علیه السلام را در درجه سوم محسوب داشت، در تمام کره زمین هرجا خشکی هست و بشر آنجا مسکن دارد و در میان آنها شیعه یا مسلمان وجود دارد، یک قطعه زمین به حضرت حسین علیه السلام یا حضرت ابوالفضل قمر بنی هاشم علیه السلام اختصاص داده شده و آنها را به نام وقف بر حسین علیه السلام و وقف بر حضرت عبّاس علیه السلام می خوانند، به گونه ای که این موقوفات از حساب اعداد خارج است، یکی از مستشرقین اروپایی برآورد نموده که در هر سال بالغ بر دویست میلیون لیره انگلیسی صرف مخارج

[85]

عزاداری حسین علیه السلام می شود، غیر از درآمد اوقاف، و اطلاع او بیشتر از قاره آفریقا و شبه قاره هند بوده، کشورهای ایران و ترکیه و افغانستان و عراق و سایر ممالک آسیا را محاسبه نکرده و مبالغی که در راه حضرت ابوالفضل علیه السلام به منظور سقّاخانه ساخته شده، همچنین چه آبهای جاریه و قنوات و یخچالهایی که وقف بر عبّاس علیه السلام است، در هر گذر و کوچه و خیابانی مخصوصاً در میان شیعه سقّاخانه ها وقف بر عبّاس علیه السلام است، چقدر نذورات برای او تهیه و داده می شود، آنچه که شنیده شده شیعه حق دارد و از مسلمین عامّه هم که بگذری، یهود نسبت به حضرت اباالفضل علیه السلام نذورات و تحفه هایی آوردند و زنهای یهودی به حضرت عبّاس علیه السلام متوسل شده و روضه علمدار کربلا را نذر کرده و می خواهند و در این راه بذل مال کنند، آیا اینها حاکی از حقیقت مطلقه عبّاس علیه السلام نیست و آیا اینها اجر جهاد در راه خدا نیست که پس از سالیان درازی در قلوب کفّار و منافقین سلطه یافته و آنها را به پیشگاه خود خاضع و خاشع ساخته است؟(39) مناسب است در این جا یک روایت در باره این شخصیت والا نقل کنیم:

کان العبّاس علیه السّلام رجلاً وَسیماً جمیلاً یرکبُ الفرس المطهم ورِجلاهُ یخطّانِ فی الأرضِ وَیقالُ له قمرَ بَنِی هاشمٍ،(40) حضرت عبّاس علیه السلام صورت و شمایل زیبا و قد رشیدی داشت که وقتی بر روی اسبهای تنومند سوار می شد، پاهایش بر زمین

[86]

کشیده می شد و او را قمر بنی هاشم می گویند.

38. زندگانی قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام ، ص50.39. همان: ص150.40. العبّاس بن امیرالمؤمنین علیهماالسلام : ص76.
یاسر بازدید : 45 یکشنبه 28 تیر 1394 نظرات (0)

 

زندگی  نامه حضرت محمد (ص):
نام: محمد بن عبد الله

حضرت محمد (ص) در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» ناميده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پيش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» ناميده بود.

كنيه حضرت محمد (ص): ابوالقاسم و ابوابراهيم.

 

القاب حضرت محمد (ص): رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امين، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذير، بشير، مبين، كريم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذكّر، يس، طه‏ و...

 

 منصب حضرت محمد (ص): آخرين پيامبر الهى، بنيان‏گذار حكومت اسلامى و نخستين معصوم در دين مبين اسلام.

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

درباره ما
Profile Pic
خداوند متعال، رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) او را برای اهل عالم، به ویژه پیروانشان، به عنوان الگو آفریده است. مسلمانان جهان وظیفه دارند در تمام شئونات زندگی اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و غیره به آنان اقتدا نمایند.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 33
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 234
  • بازدید ماه : 234
  • بازدید سال : 6,573
  • بازدید کلی : 45,579
  • کدهای اختصاصی