loading...
یاران صاحب زمان
یاسر بازدید : 73 سه شنبه 15 تیر 1395 نظرات (0)

» پاسخ به اين پرسش كه تقدير مهدوي و رهايي بشر از بن بست جهاني، آيا خارج از اختيار آدمي قرار دارد. يا آنكه درحيطه اراده و جامعه انساني است، منوط به پرسش از اراده انساني و نقش آن در سرنوشت فردي و اجتماعي انسان است.

به اين معنا كه آيا انسان در تعيين سرنوشت خود يا به تعبير عاميانه، در قسمت خود داراي اختيار و آزادي است، يا آنكه در اين ميان به كلي مسلوب الاختيار مي باشد و نمي تواند دخالتي در آن داشته باشد. يعني اگر اين پرسش به درستي حل گردد و آدمي بداند كه او نه آن چنان مسلوب الاختيار است كه عوامل بيروني سرنوشت او را انتخاب كند و نه آنچنان مطلق العنان است كه هرآنچه بخواهد انجام بدهد، بي شك پرسش از جنبش مهدوي و نقش ما انسان ها در دوره پيش از ظهور معلوم مي گردد.


      البته چون پرسش در مورد اصل و اساس اختيار آدمي مورد پرسش واقع نشده است، در اين قسمت، با اشاره اي به نقش اختيار آدمي در زندگي فردي و اجتماعي، به پرسش اصلي كه همان نقش انسان ها در آمدن امام مهدي عليه السلام چيست، اشاره مي كنيم. آنچه از متن دين در مورد اختيار و اراده آدمي به دست مي آيد اين است كه انسان بي شك در زندگي فردي و اجتماعي خود داراي اختيار است و در اين ميان نه علم الهي به اينكه بالاخره انسان چكاره خواهد شد و نه خواسته هاي اجتماعي و يا روح جمعي, ونه عوامل ژنتيكي ونه فقر و درماندگي، هيچيك در گزينش رفتاري انسان در دوراهي ها جبر ايجاد نمي كند. البته شكي نيست كه درفرايند رفتاري انسان، علم و آگاهي خود انسان نسبت به خوبي يا بدي عمل، همين طور اختيارات ديگر انسان ها در جامعه، و همين طور مسايل خانوادگي و نوع تربيتي كه در گذشته انسان نسبت به او اعمال شده است, همه و همه در نوع گزينش آدمي اثرگذار است, ولي در نهايت اين انسان است كه پس از بررسي هاي اجمالي يا تفصيلي, و همين طور مطالعات ذهني يا فطري و بالاخره با توجهي آگاهانه يا ناخودآگاهانه, در نهايت امر, دست به گزينش زده و چيزي را انتخاب مي كند.


       آنگاه كه آدمي دست به گزينش زد و چيزي را انتخاب نمود, بي شك براساس سنت و قانون تكويني كه برنظام هستي حكمفرماست, انتخاب او در جغرافياي هستي, يك نتيجه قطعي خواهد داشت حال چه آنكه فردي كه مرتكب آن رفتار شده, چنين نتيجه اي را پيش بيني مي نموده است يا نسبت به آن جاهل بوده و علم لازم را نسبت به عاقبت رفتاري خود پيدا نكرده باشد. يعني در اين ميان جهل و علم آدمي پس از گزينش يك كار و رفتار, چندان در نتيجه (يا همان قسمتِ او) تاثيري نخواهد گذاشت.

 مانند كسي كه نمي داند مايعي كه در دسترس او قرار گرفته است, سمي كشنده است, يا مايعي نوشيدني است. چنين انساني پيش از آنكه مرتكب اين فعل شود, مي تواند كسب اطلاع نمايد و نسبت به آن مايع علم پيدا نمايد, ولي آنگاه كه شروع به شرب اين سم نمود, جهل و ناداني او نسبت به واقعيت امر, سرانجام رفتاري او را تغيير نخواهد داد و او را به موجب جهل خود, از عاقبت شوم سم نجات نخواهد داد.


      حال كه تاحدي معلوم گشت كه نقش اراده انساني در زندگي فردي يا جمعي او چه مي باشد پاسخ به اين پرسش نيز آسان خواهد بود كه آيا مهدويت را بايد عينيت بخشيد, يا بايد دست روي دست گذاشته با انتظاري مخرب و ويرانگر, چشم به راه مانده تا خود مسئله موعود عينيت پيدا بكند.


      براين مبنا بايد گفت كه امام زمان عليه السلام امامي آوردني است همانطور كه امام زمان حقيقتي آمدني و ظهور يافتني است. از اين جهت كه هرگز امام زمان تا زماني كه شرايط براي جنبش جهاني فراهم نشود, او هرگز ظهور نخواهد كرد و در اين بين ما انسان ها مسئوليت آماده سازي جنبش مهدوي را داريم تا با كسب معرفت نسبت به خود امام و دوره مهدوي, و با آگاهي دهي به جامعه انساني براي ايجاد بستر توحيدي لازم, اراده جمعي و فردي خود را بكار بگيريم و ملتمسانه بستر نزول رحمت الهي را فراهم آوريم. (انتظار فعال) اين بخش از مقدمات بي شك در اختيار ما انسان ها نهاده شده است و بلكه از ما خواسته شده است كه در اين جهت گام برداشته, هرگز سستي و كاهلي از خود نشان ندهيم.


       اما اينكه به حكم ضرورت مسئله مهدويت در زندگي انساني براساس حكمت الهي تعبيه شده خود امري است كه به طراح نظام هستي بازمي گردد و اختيار انساني در آن نقشي ندارد. حضرت علي عليه السلام در اين باره فرمود: «لتعطفنُّ الدنيا علينا بعد شماسها عطف الضروس علي ولدها و تلا عقيب ذلك: و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين؛ دنيا همانند شتر بدخود كه بچه اش را گاز مي گيرد (و باز نسبت به او مهرباني مي كند). به ما باز مي گردد سپس اين آيه را قرائت فرمود: ما اراده كرده ايم منت گذاريم بر آنانكه در زمين ناتوان شمرده شده آند و آنان را پيشوا و رهبران دين و دنيا قرار دهيم» (قصص/5).


       براين پايه روشن است كه اصل اين اراده الهي كه دنيا به مستضعفين باز مي گردد و سرانجام هستي نه در دست ناصالحان بلكه در دست تقوا پيشگان قرار خواهد گرفت, خارج از اراده و اختيار آدمي است.


      همين طور پس از آنكه تمامي اراده هاي انساني دست به دست هم داده, از سر اضطرار و آمادگي در جستجوي آن مهدي موعود برآمدند, آنگاه خداي متعال براساس حكمت و مصلحتي كه همواره در كار نظام هستي و تدبير الهي بوده است, اراده فرموده, مسئله ظهور را رخصت ميفرمايد, از حيطه اختيار آدمي بيرون است. البته شكي نيست كه زمينه اذن ظهور از سوي خداي متعال در اختيار انساني است, ليكن اصل اذن الهي از اختيار آدمي بيرون است و بايد دعا و ندبه نمود تا خداي متعال امر به ظهور نمايد البته بر اساس سنت قرآني, هرآنگاه كه مسئله اضطرار آدمي به غايت خود رسيد, بدون ترديد اجابت الهي به دنبال آن خواهد آمد.


     
      پي نوشت:
       1 . ر.ك: مرتضي مطهري, انسان و سرنوشت.
       2. بي ترديد انتظار مخرب كه همراه با نوعي سستي و كاهلي و بي مسئوليتي است, نه فقط زمينه را براي ظهور حضرت مهدي عليه السلام فراهم نمي آورد. بلكه از عواملي است كه مسئله ظهور را به تاخير مي اندازد. مرتضي مطهري, قيام و انقلاب مهدي عليه السلام, ص 15 و ص 53.
       3. ر.ك: همان.
       4. ر.ك: محمد حسين طباطبايي, شيعه در اسلام, ص 150.
       5. نهج البلاغه/كلمات قصار/شماره 205, ترجمه مصطفي زماني.
      6 . امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء. سوره نمل، آيه 62 همين طور ر.ك: علامه طباطبايي, الميزان, ذيل همين آيه.



مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خداوند متعال، رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) او را برای اهل عالم، به ویژه پیروانشان، به عنوان الگو آفریده است. مسلمانان جهان وظیفه دارند در تمام شئونات زندگی اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و غیره به آنان اقتدا نمایند.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 199
  • بازدید ماه : 199
  • بازدید سال : 6,538
  • بازدید کلی : 45,544
  • کدهای اختصاصی