loading...
یاران صاحب زمان
یاسر بازدید : 44 دوشنبه 12 مرداد 1394 نظرات (0)

 

آثار ایمان به خدا چیست؟

پاسخ:
ایمان به خالق هستى، در جامعه اسلامى، برابرى و برادرى ایجاد مى‏ كند.
ایمان به خداى یكتا، تمامى امتیازات پوشالى را در هم مى‏ریزد، همه انسان‏ها را بنده یك خدا و همه را در برابر قانون یكسان مى ‏داند.
با یاد خدا و حاكمیّت قانون الهى بر دلها، مصالح جامعه در اولویّت قرار مى ‏گیرد. فدا كردن مصالح فردى به خاطر جامعه، زمانى مى ‏تواند منطقى باشد كه انسان باور كند این فدا شدن‏ها به هدر نمى ‏رود و خداوند جبران مى ‏كند و این باور در سایه ایمان به خدا به دست مى ‏آید.
ایمان به خدا همبستگى ملّت‏ها را به دنبال دارد. بهترین وسیله همبستگى ملّت‏ها، ایمان به خداست، همان گونه كه بهترین اهرم فشار بر طاغوت‏ها ایمان و توحید است.
كسى كه به خدا ایمان دارد؛احساس عشق ودلگرمى مى ‏كند. كسى كه مى‏ داند تمام كارهاى او زیر نظر است وهیچ عملى نابود نمى ‏شود وخریدار تلاش او خداست، آن هم با قیمت بهشت و رضوان الهى، و حتّى گاهى بدون تلاش او وتنها به خاطر حسن نیّت، به او اجر و پاداش مرحمت مى‏ كند؛ چنین شخصى با عشق و دلگرمى زندگى مى ‏كند.
همه كارهایش را براى خدا انجام مى ‏دهد و در فكر خودنمایى و ریاكارى نیست. از حیله و حُقّه ‏بازى دورى مى ‏كند. زیرا كسى كه خود را در محضر خدا و خدا را شاهد اعمال خود مى‏ داند، نمى ‏تواند اهل مكر و حیله باشد.
عزّتمند است. كسى كه بندگى او را پذیرفته، در برابر هیچ قدرت و مقامى جز خدا تسلیم نمى ‏شود و همه را بندگانى همچون خود مى ‏داند. لذا از احدى جز خدا نمى‏ ترسد. «و لا یخشون احداً الاّ اللّه»[3]
به همه انسان‏ ها به عنوان آفریده‏ هاى خدا به یك چشم مى ‏نگرد. على‏ علیه السلام در تقسیم بیت المال بین عرب و عجم فرقى نمى‏ گذاشت و در پاسخ فردى كه پرسید: چرا فرقى نمى‏ گذارید؟ فرمود: خداى همه آن ها یكى است.
عدالت و حقوق دیگران را مراعات مى ‏كند. انسان موحّد، به هیاهوهاى دیگران توجّهى ندارد و فقط به وظیفه شرعى خود عمل مى ‏كند.
ترس از فقر او را به كارهاى ناشایسته سوق نمى‏دهد. كسى كه به خدا ایمان دارد او را رازق خود، همسر و فرزندان خود مى‏داند، بنابراین، از ازدواج به خاطر ترس از فقر، فرار نمى‏ كند. «ان یكونوا فقراء یغنهم اللّه من فضله»(4) وفرزندان خود را از ترس فقر رها نمى‏كند ویا نمى ‏كشد. «نحن‏ نرزقهم وایّاكم»[ 5]
هرگز زیانكار نیست. چون در برابر كار فانى خود، بهایى پایدار و جاودان مى ‏گیرد. و به جاى هر نوع تكیه گاهى تنها به او تكیه مى ‏كند. لذا از آرامش خاصى برخوردار است. [6]

 

مسئله این نیست که خدا را می بینیم یا نمی بینیم،

مسئله اینست که با خداست که می بینیم . .

 

یاسر بازدید : 43 سه شنبه 06 مرداد 1394 نظرات (0)

 


برای همه ی شما دردمند ها میگم ، صدای خدا رو نمی شنوید؟؟؟
من براتون میگم!


ما آيات (خود) را براي شما بيان كرديم شايد انديشه كنيد...

ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏ هاى نفس او را مى‏ دانیم، و ما از شاهرگ (او) به او نزديكتريم !

مرا بخوانید تا به شما پاسخ دهم .


من نزديکم وبه ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم.


بسا چیزى را ناخوش داشته باشید كه آن به سود شماست
و بسا چیزى را دوست داشته باشید كه به زیان شماست، و خدا مى ‏داند و شما نمى ‏دانید...

از صبر و نماز کمک بگیرید که خداوند با صابران است

اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ اید!

از رحمت
خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مى‏ آمرزد،زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

آيا خدا براي بنده اش كافي نيست؟؟؟

خدایی جز او نیست، پس از درگاه او به کجا می روید؟

به کجا میریم،خدا که انقدر مهربونه!
داریم کجا میریم؟؟
یاسر بازدید : 41 شنبه 27 تیر 1394 نظرات (0)

 

 

کمال،پرستش خدا؟
اگه انسانی نخواد به کمال برسه؟
اگه انسانی نخواد خدا را بپرسته؟
در نهایت به این می رسیم که خدا خواسته وانسان مجبور است که در این دنیا زندگی کند؟

 

 بعضی از دوستان این سئوالات از خودشون داشته باشن

که به پاسخ ان میپردازیم

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

یاسر بازدید : 43 پنجشنبه 25 تیر 1394 نظرات (0)

 

 

 

عاشق به کسي گويند که لحظه‌اي خيال و فکر و ذکرش از معشوق جدا نباشد. عشق و محبّت و هجران معشوق آن چنان قلب و جان و روح عاشق را مسخّر نموده که آب و خواب و غذا را از او گرفته و او به چيزي جز معشوق نمي‌انديشد. کسي جز او را نمي‌بينند. هر کس چنين نيست، عاشق نيست.(1)
بر اساس اين دو نکته مي گوييم :
عشق به خدا يعني بريدن و رها شدن از خودپرستي، نفس‌پرستي و بت‌پرستي کهن و مدرن و در منزل «عبوديت و بندگي» منزل گزيندن. براي ماواي گزيدن در منزل عبودت و بندگي بايد نسبت به معبود معرفت پيدا کرد. پس بکوش تا با افزودن معرفتت نسبت خدا، عاشق او شوي.

براي روشن شدن پاسخ سوال دوم،‌بايد بدانيم:
عاشق خدا شدن و نزديکي به خدا امري است که يک شب نمي توان به آن رسيد ،بلکه نيازمند زمان و انجام اقداماتي است که مهم ترين آن عبارتند از:
1- معرفت خدا:
کليد نيل به هدف نهايي معرفه الله است. بدون شناخت خداوند عاشق او شدن و نزديکي به او امکان پذير نيست. از اين رو امام علي(ع) مي فرمايد:" اوّل الدّين معرفته؛ معرفت خدا سرآغاز دين است". (2)
سير و حرکت به سوي خدا و عشق و محبت او هنگامي پديد مي آيد و ميسّر مي شود که در اثر معرفت و آگاهي بيداري دل حاصل گردد و چراغ ايمان در دل روشن شود. روغن چراغ ايمان، عمل صالح و ترک گناه است.
لذا نخستين گام در شعله‌ور شدن، آتش عشق، داشتن شناخت درست از کمال و جلوه‌هاي معشوق است. تحصيل شناخت خدا، براي اکثر افراد بدون خودشناسي و شناخت تجليات خدا ميسر نيست.از اين رو در روايات خودآگاهي و خودشناسي برترين شناخت‌ها دانسته شده است.
2- تقوا:
براي دستيابي به مقام شکر و نيل به اجر عظيم و احاطه بر مسائل با روشن بيني خاص و کسب موفقيت، قرآن مجيد تقوا را مطرح کرده که همه اين موضوعات در قرب به پروردگار مؤثر است.
يک مثال ساده: براي استفاده از يک شاخه آهن يا درِ آهني که زنگ زده و کثيف شده است، اول زنگارها وآلودگي ها را از آن پاک مي‌کنيم و بعد با سمباده آن را جلا مي‌دهيم و بعد روي آن رنگ مي‌زنيم.
قلب و دل ما نيز چنين است اگر مي خواهيم به مقام قرب الهي برسيم بايد اين مراحل را در نفس انساني خود انجام دهيم. مسلّماً هر انسان داراي اخلاق ناجور و ناپسند مانند تکبر و خودخواهي و حسادت و... است. براي رسيدن به تقواي الهي و كسب فضائل ابتدا بايد با آموختن علم اخلاق آن‌ها را از نفس بزداييم و دل را جلا داده و آماده کِشت فضائل اخلاقي نماييم.آن وقت دل انسان در سايه تقوا، به مراحلي از يقين مي‌رسد که عاشق خدا مي‌شود و اين عشق در زندگي او متبلور مي شود.

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

 

 

یاسر بازدید : 40 پنجشنبه 25 تیر 1394 نظرات (0)

 

خدا از راه های گوناگون و متفاوت قابل شناخت و اثبات است. راه هایی که بعضی بسیار ساده و در خور فهم عموم است و بعضی در حدّ متوسط و بعضی بسیار دشوار و پیچیده اند. براهین خداشناسی به سه طریق برهان فطرت و برهان نظم و برهان علیت تقسیم شده اند.

 

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

درباره ما
Profile Pic
خداوند متعال، رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) او را برای اهل عالم، به ویژه پیروانشان، به عنوان الگو آفریده است. مسلمانان جهان وظیفه دارند در تمام شئونات زندگی اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و غیره به آنان اقتدا نمایند.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 40
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 236
  • بازدید ماه : 236
  • بازدید سال : 6,575
  • بازدید کلی : 45,581
  • کدهای اختصاصی